بعد از نماز جماعت،
در لحظه
همه با هم!
فرار می کنیم
احساس می کنم
گویا از زندانِ بندگی آزاد گشته ایم...
۰ نظر
۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۰۳
آخرين نظرات
- ۲۴ آذر ۹۵، ۰۸:۱۰ - من بانوازادی حلب:)
- ۱۸ آذر ۹۵، ۰۹:۲۴ - من بانوهی ...
- ۱۱ آذر ۹۵، ۱۰:۴۵ - من بانو:(
- ۴ آذر ۹۵، ۲۲:۱۸ - علیرضا غفاریخداوند رحمتشون کنه لعن علی اعدائهم داعشین به ما هم سری بزنید
- ۲ آذر ۹۵، ۱۶:۲۴ - ...زیارت قبول...
- ۲ آذر ۹۵، ۰۳:۰۴ - مجله ستاره شهرحسین ♥ به ماهم سر بزن مجله ستاره شهر
- ۲۲ آبان ۹۵، ۱۱:۴۱ - سیّد محمّد جعاولهسلام لطفا دروغ نوشت رو دنبال بفرمایید متشکرم.
- ۸ آبان ۹۵، ۰۱:۰۹ - پت patبر یزید لعنت
- ۸ آبان ۹۵، ۰۱:۰۸ - پت patبسیار زیبا
- ۶ آبان ۹۵، ۰۰:۰۰ - نیلیلعنت برش!
نفس عمیق
کمی آرام
لحظه اى تفکر..
که بود
شاید
هیچ وقت
شب های کودک و
همسر تنهایش..
با گریه صبح نمی شد..
۵ خرداد
روز حمایت از خانواده زندانیان!
۱ نظر
۰۵ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۹